روش کــار
هرچند روش های پژوهش یا راه های گردآوری اطلاعات وپردازش آنها در حقوق بین الملل ویژگی خاصی نداردو همسان سایرعلوم است چنانکه درپایان نامه های کارشناسی ارشدیا دکتری وقتی قرار است در فرم پرپوزال یا مقدّمه ی پژوهش ، روش کار بیان شودمعمولاً از اصطلاحاتی نظیر: روش تتبّع و گردآوری[1] ویا روش تدبّروپردازش[2] استفاده می شودواز اصطلاحاتی نظیر: «روش عقلی» یا «روش نقلی» یا «روش تجربی» استفاده نمی شود ؛ روش های دسته اول ودسته دوم نسبت به هم رابطه عموم خصوص من وجه دارند . برای بیان روش کار در این پژوهش، باتوجه به ماهیّت آن، اگراز اصطلاحات دسته ی دوم استفاده شود بهتر است .
هریک از انواع روش های پژوهش در جای خود کارایی و ارزش دارد ؛ لذا صحیح نیست که در اصالت بخشی و به کارگیری هریک از آنها راه افراط پیمود و آن را گرفت و جز آن را وانهاد .درطول تاریخ همواره گرایش های افراطی مشکل آفرین بوده و محقّق را از دستیابی به پاره ای از حقایق باز داشته است . برای مثال عقل گرایان تلاش می کردند همه پدیده ها را با روش عقلی مورد پژوهش قرار دهند ولذا خود را از مراجعه به واقعیات عینی بی نیاز می دیدند و تجربه گرایان کوشیدند همه چیزها را به روش تجربی مورد تحقیق قرار دهند ؛ از این رو واقعیاتی را که به تجربه نمی آمد انکار کردند و نقل گرایان سعی کردند همه چیز را از طریق نقل بشناسند و برای دستاوردهای عقل و تجربه هیچ ارزشی قائل نشدند و بلکه آنها را کفر تلقی کردند.[3]
در تحقیق هر موضوعی ترکیبی از روش های گوناگون صورت می گیرد؛ منتها ممکن است دریک مورد روشی بر دیگر روش ها غلبه داشته باشد . برای نمونه در تحقیق متن بیش تر روش نقلی کاربرد دارد اما در مطاوی تحقیق روش عقلی هم به کار می رود .[4] همانطور که در بالا گفته شد روش شناسی، «شناختِ» فرایند عقلانی یا غیرعقلانی ذهن برای دستیابی به شناخت و یا توصیفِ واقعیت در یک رشته از دانش بشری است ؛ لذا دراین تحقیق ، روش عقلی غلبه دارد؛ حتّی اگر پسوند«رویکرد فلسفی» را نیزبه دنبال نمی داشت.
دراين تحقيق، ازمعدود كتاب ها و مقالاتي كه در باب این موضوع نگاشته شده بهره گرفته شده اما همیشه عيناً نقل نشده بلكه سعى شده آن پس زمينه فلسفى و ديدگاهى نگارنده برآن عرضه شود وآن را با ابزارهايي كه فلسفه جهت مصون ماندن از خطا به ما مي آموزد همراه كند. قسمتهایی نیز درواقع حاصل تراوشات فکری نگارنده در دوره ی کارشناسی رشته فلسفه است . این مبحث یعنی روش شناسی صحیح در امر پژوهش مستلزم آشنایی با مباحث دیگری همچون پدیدار شناسی[5] یا فلسفه ی علم ویا علم هرمنوتیک (تأویل شناسی )یا پاسخ به این سؤالات، که اصلا ًعلم چیست ؟ پروسه و مکانیزم انتقاش آن برنفس (یا بنا به دیدگاه مختلف ذهن یا حافظه یا … ) چگونه است ؟يا اصلا حقیقتی برای شناخت و پژوهش وجود دارد ؟ و هزار پرسش دیگر که همه اینها مقدّم بر این تحقیق هستند؛ دراين تحقيق سعي شده با زباني ساده مطالب بيان شود تا كساني كه ازمفاهيم بالا، بي اطلاع هستندویا فلسفه نمی دانند، بتوانند بهره مند شوند. از این که بگذریم و موانع دست یابی به حقـیـقـتِ موضوع را را درست طی کنیم ،تازه به مباحث منطقی می رسیم و اینکه چه نوع روش استدلالی برای اعلام نتیجه پژوهش می توان متصّوَر شد . روش های استنتاج منطقی از یافته های پژوهش ، خود داستان دیگری است كه دراين پژوهشِ مختصرنه مى شود و نه مى توان به همه ی آن مباحث به طور مشروح پرداخت.
نگارنده سعی نموده مباحث رابیشتر در وادی حقوق بین الملل مطرح کند اما در برخی موارد برای فهم بهتر موضوع ،ناگزیر از آن است تا مثال هایی از علوم تجربی ذکرنماید تا مطلب برای خوانندگان ملموس تر و گویاتر باشد .
فصل اوّل
آشنایی با اصول روش شناسی
چنانکه درعلم اُصول ویا اُصول فقه بحث می شود ودانش پژوهان علوم دینی نیزاز این قاعده زیاد استفاده می کنندکه «مقدّمه ی واجب، واجب است». به طور مثال اگربه کسی امرکنندکه بربالای بام رود؛ انجام مقدّمات کار، که همان تهیه نردبان است نیزجزء آن فعل محسوب می شود. لذا در این فصل ناگزیربایدبا اصول روش شناسی آشنا شویم واین دور افتادن از موضوع اصلی نمی باشد. وقتی در ساحت روش شناسی حقوق بین الملل گام می نهیم با اصطلاحات و علومی مواجه می شویم که شاید مسقیماً از موضوعات حقوق بین الملل سخن نمی گویند اما برای فهم روش شناسی حقوق بین الملل آشنایی با آن ها لازم است . وقتی سخن از معرفت شناسی و یا هستی شناسی حقوق بین الملل می کنیم اگر تصور کلی و صحیحی از این علوم بنیادین نداشته باشیم نمی توانیم ارتباط آن علوم درجه دوم را با حقوق بین الملل درک کنیم.
بند اول ـ تعاریف
روش شناسی معادل لغت «متدولوژی» بکار می رود . لغت «متد» از واژهي یونانی «متدوس» به معنی «روش»است که «متا» به معنای «در طول » و «اودوس» یعنی «راه»، گرفته شده و مفهوم آن در پیش گرفتن راهی برای رسیدن به هدف و مقصودی با نظم و توالی خاص است. [6] اصطلاح روش، هم به خودِ راه اشاره دارد و هم به قواعد و ابزارهای رسیدن به آن. در زبان عربی روش را «منهج»، و روششناسی را «منهجیه» می نامند. روش در معنای خاص خود به عنوان یک اصطلاح تخصّصی عبارت است از فرایند عقلانی یا غیرعقلانی ذهن برای دستیابی به شناخت و یا توصیف واقعیت. در معنای کلّیتر، روش هرگونه ابزار مناسب برای رسیدن به مقصود میباشد. روش ممکن است به مجموعه راههايي که انسان را به کشف مجهولات هدایت میکند، مجموعه قواعدی که هنگام بررسی و پژوهش به کار میروند، و مجموعه ابزار و فنونی که آدمی را از مجهولات به معلومات راهبری میکند، اطلاق شود.[7]
فیلیپس شاله در تعریف روششناسی میگوید: «فلسفهي علمی را منطق عملی یا متدلوژی (شناخت روش) نیز ميتوان نامید. این فلسفه قسمت مهم منطق است که خود، مطالعه حقیقت و علم قوانین استدلال است. متدلوژی، یعنی مطالعهي نفسانیات عالم با روش صحیح. متدلوژی علمی است دستوری؛ زیرا برای فکر، قواعدی مقرّر ميدارد و تعیین میکند که انسان چگونه باید حقایق را در علوم جستجو کند».[8]حتّی «روششناسی»، «روش تحقیق»، «نظریه»، «مدل»، «مکتب»، «چارچوب نظری» از نبود اجماع در موردشان رنج میبرند.. دعوای اثباتگرایان[9]و مخالفان ایشان دربارهی اتحاد یا عدم اتحاد روشهای علوم تجربی و علوم انسانی به سرانجام مشخصی نرسیده است. [10]
ممکن است مشکلات روششناسانهي علوم انسانی و علوم تجربی به حقوق بین الملل نیز وارد شود، در خود حقوق بین الملل نیز به نوبهي خود معضلاتی وجود دارد. حقوق بین الملل در چند دههی قبل، محل نزاع بود که آیا شایستهي ملقب شدن به عنوان یک «علم» است یا خیر. اگر امروزه به علم بودن آن میتوانیم تکیه کنیم، باید اعتراف کنیم که حقوق بین الملل، علمی جوان محسوب میشود. [11]
بند دوم ـ موضوع روش شناسی
روششناسى، شناخت شيوههاى انديشه و راههاى توليد علم و دانش در عرصه هاي معرفت بشرى است . موضوع اين دانش، شناخت روش های حصول علم و معرفت است، و روش در ارتباط مستقيم با عواملى نظير موضوع یک علم ، هدف آن علم و هستىشناسى و معرفتشناسىاى است كه معرفت بر اساس آن شكل مىگيرد. معرفت، خصوصاً اگر كاربردى باشد، در روش خود از نظريهاى كه مبتنى بر آن است نيز تأثيرپذير مىباشد.[12]